تعاريف علم جغرافيا -اهمیت و تقسیمات علم جغرافیا
تعاريف علم جغرافيا :
دراين جا به تعاريف وتعابير جغرافيا ، پرداخته مي شود كه توسط دانشمندان بزرگ جغرافيا درمقطع زماني خاص ارايه گــــــرديـــــــــــــده است .
* هدف جغرافيا مطالعه زمين به ويژه سطح زمين وبخــــــــــشهاي آن است . برنار دوارينوس ( 83 )
* جغرافيا ، از سطح زمين وازپديده هايي كه به آن رابطه علي دارد بحث مي كند . فردريك راتزل ،نيمه دوم قرن نزدهم .
* جغرافيا با سطح زمين از نقطه نظرپراگندگي وواكنش پديده ها سروكار دارد . مي گرانو ( 1912 )
* جغرافيا به منزله علم مورفولوژي چشم انداز مي باشد . كارل سارو ( 1925)
* جغرافيا علم مكانهاست . ويدال دوبلاش، نيم اول قرن بيستم .
* جغرافيه علم پراگندگي است . مارت نيمه اول قرن بيستم .
* جغرافيا علم روابط متقابل ( انسان وطبيعت ) است . گريفيت تيلور .
* جغرافيا به عنوان يك علم ، درجستجوي شناخت محيط بر روي جامعه مي باشد . هلفورد ميكندر ، نيمه اول قرن بيستم .
* جغرافيا به منزله يك علم به تدوين قوانين حاكم برپاگندگي فضايي چهره هاي ويژه سطح زمين مي پردازد . فردكورت شيفر ، ( 1953 )
* جغرافيا علم واقعيت هاي عيني مكاني است . همبستگي آنها مفهوم كلي چشم انداز را بوجود مي اورد . كارل ساور ، ( 1963 )
* جغرافيا علم شناخت جهاني است كه درمكانها موجوديت مي يابد . لوكرمن ، ( 1964 )
* جغرافيا علم شناخت زمين به منزله جهان انسان ، با تاكيد ويژه به افتراق وهمگوني مكاني است .جي – ام بروك ، ( 1965)
* جغرافيا راهبرد انسان ، فضا ومنابع مي باشد . اسپايكمن .
* جغرافيا مطالعه پراگندگهايي فضايي وروابط فضايي درسطح زمين است . كميته تحقيق علم جغرافيا ، امريكا (1965)
* جغرافيا به پژوهش درپراگندگيها فضايي وروابط درسطح زمين مي پردازد . ادوارد اكرمن ، ( 1965)
* جغرافيا ، توصيف وتغيرواستدلالي جنبه هاي متغيرسطح زمين را به عهده دارد . ريچارد هارتشون .( 1969)
* جغرافيا ، افتراق مكاني زمين را به عنوان زيستگاه انسان مورد مطالعه قرارمي دهد . ريچارد هارتشون .
* جغرافيا به منزله يك علم ، نگرشي به سيراستدلالي وآزمون نظريه هاي مربوط به پراگندگي فضايي ومكاني خصيصه هاي گوناگون سطح زمين دراد . يتس ، ( 1968)
* جغرافيا ، به تحليل استقرار پديده هاي مختلف ، درمكانهاي مختلف درسطح زمين مي پردازد . كوين كاكس ،(1972)
جغرافيا ، علمي است كه درآن ، توصيف سطح زمين با توجيه ويژه نسبت به افتراق وروابط حوزه ها صورت مي گيرد . كي . ار . كيونيك .
* جغرافيا علم تحليل روابط متقابل نتايج اجتـماعي ، محيط طبيعي وروابط فضايي است . ريچاردپيست . 1977
* جغرافيا يك ماهيت همديد ازروابط فضــــــــايي درموضوعات انـساني مي باشد . ديــــــويدسميت ، 1977
* جغـــــرافيا علم مطالعه سطح زمين به منزله فضايي كه درداخل آن نفوس زندگي ميكند . پترهاگت . 1981
* جغرافيا علميست كه درباره مــــــكانها ، مردم وچگونگي روابط مردم دريك مكان واز روابط بين مكانها بحث ميكند . كوري ، 1991
* جغرافيا عبارت است از روابط مــتقابل انسان ، تكــتيك مديريت ومحيــط . محمد حسين پاپلي يزدي 1365 شـــمـــــسي .
* جغــــــرافيا پراگندگي ، افتراق وبازساخت مكاني ، فضايي پديده ها را درارتباط باساختار اجتماعي اقتصادي تبيين مي كند . حسين شكويي ، 1372 شمسي .
نتيجه گيري ازتعاريف علم جغرافيا :
هريك ازتعاريف گفته شده ، رابطه نـــزديكي با مكتـب هاي جغرافيايي ، يعني جبرگرايي مكــان گرايي، احتمال گرايي ، اثباط گرايي ، ايكولوژي ، علـم فضـايي ، ناحيه گرايي وراديكالسـيم دارد . مثل اينست كه دراغلب اوقات ويا درشرايط خاص زماني ، جغرافيا با توجه به قلمـروهاي وسيع وگوناگون خودنمي تواند تنها به يك تعريف بسنده كند . زيرا درهر عصر و زمانه اي فضا هاي جغرافياي باحاكميت شرايط جديد سياسي ، فرهنگي واقتصادي تغيرمي يابد وهرجامعه اي باتاثيرپزيري ازعوامل خاص خود فضاهاي جديد جغرافياي مي سازد .
شايد چنين جريان ، ازتوانمنديهايي علم جغرافيا منشآ مي گيرد كه قلمــــــرو خود را نمي تواند تنها به يك تعريف ويا اصول ثابت ، محدود ومقيه سازد . ياد آور مي شـــــويم كه باگذشت زمان ، همه علوم مرزهاي خودرا گسترش مي دهند . وباگسترش مرزها ، اصول علـوم نيزتغيرمي يابد . باتغيراصول هرعلم ، تعريف آن علم نيز دچار تغيراتي مي شود . عدم ثبات اصول وتعاريف رشته هاي علــمي و جغرافيا ، بيــانگرپويايي وحركت علوم وجغرافيا به سوي كمــــــال مي باشد .
، ,جغرافيا ,مي ,علم ,* ,زمين ,* جغرافيا ,جغرافيا ، ,سطح زمين ,جغرافيا علم ,مي باشد
درباره این سایت